یزفرداد ـ گرما در شهر کویری یزد پدیده عجیب و غریبی نیست اما اینکه یزدیها حتی در گرمای ۴۵ درجه نیز شوق روزهداری دارند و همچنان مشغول کار، مصداق واقعی اعتقاد و دینمحوری است.
خبرگزاری مهر ـ گروه استانها: گرچه با گرم شدن کره زمین، پدیده گرما ظاهرا دیگر منحصر به استانهای کویری نظیر یزد نیست و تقریبا همه نقاط کشور گرمای طاقتفرسا را تحمل میکنند، اما گرمای خشک یزد و تابش مستقیم نور خورشید، داغی این منطقه را دو چندان کرده است.
روزهای بلند و طولانی، گرمای هوا، تابش شدید نور خورشید که سیمکشی داخل خودروهای پارک شده در خیابانها را ذوب میکند، امسال نیز مانند چند سال گذشته با ماه رمضان مصادف شده و در چنین شرایطی، روزهداری اوج عشق به پروردگار متعال است.
یزدیهای سختکوش در این گرمای شدید نه تنها روزهداری کرده و آن را به حق برای خود یک تکلیف میدانند، بلکه دست از کار و تلاش نیز بر نمیدارند و با زبان روزه به انجام کارهای سخت میپردازند.
یزد و اهواز بر سر گرما با هم رقابت میکنند
در یزد دارالعباده که این روزها رکورددار گرما در کشور شده و در این زمینه با اهواز در حال رقابت است، مردم امور روزمره خود را همانند قبل انجام میدهند و فعالیت جمعی از آنها به واقع قابل تحسین است.
آنها که کارمند ادارات و نیروهای به اصطلاح پشت میز نشین هستند، معمولا در خنکای نسیم کولرهای آبی و گازی مشغول فعالیت هستند اما عدهای دیگر در اوج گرما به کارهای سخت و طاقت فرسا مشغولند.
یکی از این مشاغل سخت که گرمای هوا و زبان روزه، مشقت آن را دو چندان میکند، کار در نانوایی است.
گرمای ۴۵ درجه و ایستادن در کنار تنور نانوایی، مرد میخواهد و به راستی که تا عشق به کار و شوق بندگی نباشد، اینها در کنار هم شدنی نیست.
حاج محمد نانوا یکی از همان افرادی است که شوق بندگی را میتوان در چهره تفتیدهاش دید.
وقتی برای خرید نان به نانوایی او در خیابان انقلاب مراجعه کردم، آفتاب در سوزانندهترین حالت خود قرارگرفته بود و حاج محمد که همچراغیهایش او را «حاج ممد» صدا میزنند، عرق ریزان پای تنور مشغول درآوردن نان بود.
دستمال سفیدش که از فرط عرقچینی دیگر کرم رنگ شده بود، دائم روی پیشانی و پشت گوشهایش در رفت و آمد بود تا عرقش را خشک کند.
دائم زیر لب چیزی میگفت، پیرزنی که در صف ایستاده بود، فکر میکرد دارد با خودش غر میزند خوب که دقت میکردی انگار ذکر میگفت.
چه نانی بشود، نانهایی که با ذکر و صلوات از تنور در بیاید، حتما برکتی دو چندان دارد.
روزهداری «حاج ممد» ۶۰ ساله در گرمای ۴۵ درجه پای تنور داغ نانوایی
نمیتوان به راحتی او را پیرمرد دانست، آنچه در مجوزها و کارتهای بهداشتی که بر دیوار نانوایی آویخته، میگوید که اکنون در آستانه ۶۰ سالگی است اما به زحمت میتوان موی سیاهی در بین موهایش پیدا کرد، صورتش راحت به ۷۵ سالهها میخورد و حتما به خاطر زحمت و تلاشی است که سالها پای تنور کشیده.
نانوایی کمکم خلوتتر میشود، پیرزن که ظاهرا چندان هم با هم غریبه نیستند، با لهجه شیرین یزدی میپرسد: حاج ممد روزهای؟ و حاج ممد با خوش اخلاقی میگوید: اگه خدا قبول کنه، پیرزن با دلسوزی میگوید: خدا به حق پنج تن قوتت بده.
حال که نانوایی خلوتتر شده، شروع به صحبت میکند. بر این باور است که خدا خودش طاقت روزهداری را به بندگانش میدهد.
میگوید: تابستانها در روزهای معمولی چندین بار کلمن آب را پر میکنیم اما جوابگو نیست اما در ماه رمضان گرچه کمی سخت است اما بهتر از روزهای معمولی تابستان میتوانیم تحمل کنیم.
میگوید: من در روزهای معمولی سال پای تنور نمیایستم و بیشتر در حال انجام دیگر امور نانوایی هستم اما ماه رمضان میدانم که جوانترها کم طاقتترند و ممکن است پای تنور دوام نیاورند و ناچار به افطار روزهشان شوند.
میگوید: من در روزهای معمولی سال پای تنور نمیایستم و بیشتر در حال انجام دیگر امور نانوایی هستم اما ماه رمضان میدانم که جوانترها کم طاقتترند و ممکن است پای تنور دوام نیاورند و ناچار به افطار روزهشان شوند.
چهرهاش برایم نورانیتر به نظر میرسد، در نیم ساعتی که در صف نانوایی بودم کلی خاطرات جالب از روزهداری و گرمای پای تنور تعریف کرد آخر هر خاطره هم میگفت: «داغی جهنم و آتش قهر خدا را چه کنم».
از این دست مشاغل سخت که گرمای هوا برای مختل شدن آنها کافی است، کم نیست چه برسد به اینکه روزهداری نیز به آن اضافه شود.
کارگران ساختمانی، کارگران شهرداری، رانندهها و ... هم افرادی هستند که ساعتها در معرض گرما و تابش نور خورشید هستند و اغلب با روزهداری مشغول کار و تلاشند.
کشاورزان هم این روزها در گرمای هوا و با زبان روزه مشغول برداشت بسیاری از محصولات از جمله گندم هستند.
صبحها خانوادههای روستایی، از زن خانه گرفته تا بچهها برای کار به مزارع میروند و عصرهنگام باز میگردند و تازه بعد از این همه کار طاقتفرسا زنان باید به فراهم کردن افطاری و سحری بپردازند.
در بسیاری از روستاها، اهالی روستا این خستگی را درک کردهاند و هر شب ماه مبارک، سفرههای افطاری را در مسجد روستا گستراندهاند و همه افراد روستا، خسته از کار روزانه بر سر سفره افطار گردهم میآیند.
در شهرستانی نظیر بافق که گرمای هوا به ۴۶ درجه میرسد، معدنکاران نیز در شرایط سختی کار میکنند و در گرمای آفتاب ناچار به پوشیدن لباسهای مخصوصی هستند که گرمای هوا را دو چندان میکند.
روزهداری در چنین شرایطی تنها و تنها یک علت دارد و آن اعتقاد راسخ و عشق به پروردگار متعال است.
مردم دارالعباده یزد در جایجای این استان پهناور، در روزهای گرم تابستانی این عشق و اعتقاد را به زیبایی به تصویر کشیدهاند.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 22,ژانویه,2025